بزرگوار خدایا من آن تهیدستم که خجلتم نگذارد که سر بر آرم هیچ بخوشه چینی ام از خرمن کرم بنواز که من نکاشته ام تخم و گر بکارم هیچ بزیر بار گنه مانده ام ببدکاری ز کار و بار چه پرسی که کار و بارم هیچ بخاندان محمد که از محبتشان متاع هر دو جهان را نمی شمارم هیچ بجز محبت اینخاندان مپرس از من که جز محبت این خاندان ندارم هیچ اهلی شیرازی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104667