آنشب که محمد سوی معراج برآمد بنگر که کمال نظرش تا بچه حد دید زد عقده هستی گره میم در احمد شد عقده گشا احمد و فی الحال احد دید در دیدن این واقعه پرسش مکن از غیر کآنجا که نظر کرد محمد همه خوردید اهلی شیرازی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104668