به دستور فرمود تا کرد ساز در گنجهای کهن کرد باز بیاراست کارش چنانچون سزید کس آن ساز و آن شادکامی ندید همان آتبین گنجها برگشاد سه هفته همی ساز و مهمان نهاد فرستاد چندان گهر نزد شاه کز آن خیره گشتند شاه و سپاه ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت فرستاد نزد شه نیکبخت هم از تخت رومی و از پارسی ز هر جامه صد بار و ده بار، سی ده استر برایشان، ده از مهد زر نشانده در او هر یکی صدگهر ز زیور همه مهدها کرده پر دو صندوق پر لعل و یاقوت و دُر که از خسروان جهان آن ندید که شاه آتبین پیش خسرو کشید نه جمشید را بود چندان گهر نه کس گفت هرگز که دیدم دگر بزرگانِ شه را ز هرگونه چیز فرستاد، خویشان او را بنیز همه خواهران فرارنگ را سپاهی و شهری و فرهنگ را باندازه، هدیه فرستادشان گرانمایه تر چیزها دادشان نماند از بسیلا جوانی دگر که از شاه نستد کلاه و کمر ایرانشان : کوش‌نامه : بخش ۱۴۲ - پیشکش فرستادنها گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/106935