روشنگر زمان و زمین است آفتاب یک صفحه از کتاب مبین است آفتاب تا جوهر وجود تو آمد به روی کار ماه است آسمان و زمین است آفتاب در پاکی وجود تو حرفی ندیده است گوید کسی چنان و چنین است آفتاب؟ چون گوی در سراسر میدان آسمان پهلو نبرد گوشه نشین است آفتاب خوش گو سخن به پستی قدرت نظر مکن دل آسمان و فکر، زمین است آفتاب سالک خیال و راه خدا آسمان دل شک و گمان ستاره یقین است آفتاب یک دلبری است لیک به هنگام مهر و قهر آن است گاه ماه گه این است آفتاب دور از حقیقت است سعیدا مجاز بین چون بگذرد ز ماه قرین است آفتاب سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107352