فتادگی چو نگین، نقش دلنشین من است شکستگی چو رقم صفحهٔ جبین من است نمی رود ز دلم لذت فراموشی همیشه حرف الف درس اولین من است در آن جهان که خزان و بهار را ره نیست بهشت، یک چمن ساحت زمین من است ز بسکه دست ندامت به یکدگر زده ام غبار دور زمان گرد آستین من است ز دست خویش سعیدا کجا گریز کنم همیشه نقش قدم در پی کمین من است سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107408