گردون، گلیم کهنهٔ غمخانهٔ کسی است خورشید جام روزن کاشانهٔ کسی است آن نشئه ای که هر دو جهان را حیات از اوست ته جرعه ای ز شیشه و پیمانهٔ کسی است زشتی گر آیدت به نظر طعنه اش مزن محبوب جای دیگر و جانانهٔ کسی است جز عشق نشوم و سخن دیگری ز کس گوشم همیشه گرم به افسانهٔ کسی است یوسف کجا و عشق زلیخا کجا یقین این ماجرا ز همت مردانهٔ کسی است جای گرفت نیست به مجنون که عقل کل حیران خویش گشته و دیوانهٔ کسی است دل از چراغ حسن سعیداست گرم سیر شبگرد زلف و کاکل و پروانهٔ کسی است سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107439