خاطر جمع بجز عالم یکتایی نیست عالم امن به از گوشهٔ تنهایی نیست از ازل تا به ابد منتظر جانان است دل شیدایی ما چشم تماشایی نیست از لب لعل و خم زلف و خدنگ مژگان چه خیال است که در آن سر سودایی نیست؟ هیچ کس طاقت نظاره ندارد او را دلبر ماست که در قید خودآرایی نیست ز خدنگ غم جانان نکند رم دل ما که غزال حرم است آهوی صحرایی نیست سیر در ملک وجود است سعیدا ما را راه و رسم فقرا بادیه پیمایی نیست سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107470