هر که دارد صنمی جور و جفایی دارد دلبر ماست که مهری و وفایی دارد در چمن تا به هوای تو روان کردم اشک سرو تشریفی و گل نشو و نمایی دارد عاشقی را چه غم از جور و جفای ایام که به هر حال شبی ماه لقایی دارد در خرابات بکش باده بگو یا شافی که از او هر الم و درد دوایی دارد هیچ کافر نفتد همچو سعیدا در هجر که عجب بادیه و طرفه هوایی دارد سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107540