گر مطلب تو جنگ است صلح و صفا چه باشد ور آشتی است در دل جور و جفا چه باشد پست و بلند دوران در چشم ناقصان است در عالمی که ماییم ارض و سما چه باشد هر دلبری به نوعی دل می رباید از ما بیگانگان چنینند تا آشنا چه باشد آن را که در دل خود مهر حسین دارد بیم هلاک گشتن از کربلا چه باشد [غیریتی] بجز ما مابین ما و او نیست گر ماسوا نباشیم پس ماسوا چه باشد با چرخ بی مروت ما سرگران نباشیم با دانهٔ محبت سنگ آسیا چه باشد ای دل مدار کونین از عشق گشته موجود در کارخانهٔ عشق کار شما چه باشد هر کس به خواهش خود دارد حساب و فکری تا در میان سعیدا امر خدا چه باشد سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۸۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107578