از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن تو خسته نه ای ای نفس از خسته حذر کن [هشدار] ز چشمی که به حیرت نگران است مستی که به ره می رود آهسته حذر کن خال تو سپندی بر آن آتش رخسار در آینه ز این دانهٔ برجسته حذر کن ز این بیش مکن جور و جفا رحم به خود کن از آه دل مردم وارسته حذر کن دزدیده نگاه است که دل می برد و دین آن چشم سیه دیده و دانسته حذر کن از دلبر محجوب خبردار سعیدا از پنجهٔ شهباز نظر بسته حذر کن سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107825