دوست به دشمن به کربلا تو نمودی یوسف یعقوب را بها تو نمودی صورت جان من است جسم لطیفت آنچه ندیده است کس مرا تو نمودی زلف گشودی و خط سبز کشیدی آنچه نبود آن سوا سوا تو نمودی بوالحکمی را ابوی جهل تو کردی ختم نبوت به مصطفی تو نمودی رسم جفا، روی خوب و چشم سیه را دلبری و شوخی و ادا تو نمودی در حرم امن جای توست سعیدا چون به قضای خدا رضا تو نمودی سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107859