ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن دیبه‌ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن بنده ی فرمان خود کردن همه آفاق را دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر اشک را مانند مروارید غلطان داشتن از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن وقت حاصل خرمن خود را به دامان داشتن روز را با کشت و زرع و شخم آوردن به شب شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن سربلندی خواستن در عین پستی، ذره‌وار آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن پروین اعتصامی : دیوان اشعار : مثنویات، تمثیلات و مقطعات : آرزوها (۲) گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/10787