واقف از زاده و نزاده تویی «عالم الغیب و الشهاده» تویی عاشقان را تو می کنی سرمست طرب افزای جام باده تویی شهسواران به قوت تو سوار دستگیر من پیاده تویی در رحمت به روی هر دو جهان بی غرض بی سبب گشاده تویی فارغ از دی و حال و فردایی بی نیاز از کم و زیاده تویی فتنه آموز چشم و زلف سیاه آبروی جمال ساده تویی در زمین و زمان و غیب و شهود قادر و قدرت و اراده تویی شعله پرداز و نورافشان ساز در دل صاف و روی ساده تویی در بیان کمال آن معشوق ای سعیدا زبان گشاده تویی سعیدا : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۷۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/107874