عاشق روی ترا خرقه و زنار یکیست ساکن کوی ترا کعبه و خمار یکیست هرکه دیدار خدا دید، مسلم دارد که بتحقیق و یقین دیده و دیدار یکیست همه جا، از همه رو، روی نماید لیکن همه جا، از همه رو، آن بت عیار یکیست تو بهر شش غلطی، خواجه، که در خلوت یار عشق و عاشق، می و ساقی، دل و دلدار یکیست مانعی نیست درین راه، دل خود باز آر تا ببینی بیقین خانه و بازار یکیست یا رب، آن چه حالیست؟ که منصور مدام بر سر دار همی گفت که: دردار یکیست قاسم از کثرت و ظلمت چو برون رفت تمام گفت: «قد اقسم بالله » که انوار یکیست قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108242