پیوسته دلم در غم آن یار گرامیست جان و دل ما مایل آن مجلس سامیست ای دوست، اگر عارف راهی نخوری غم درد دل ایام نصیب دل عامیست چون نام تو در نامه بدیدیم شکفتیم جان و دل ما عاشق آن نامه نامیست هر دل که نشد در طلبش فانی مطلق نه پیر هری باشد و نه احمد جامیست گر ملک دو عالم بتو بخشند، درین راه هان تا نشوی غره که آن مایه خامیست در راه یقین زاهد و عابد همه خامند گر عاشق صادق شوی آن وصف تمامیست قاسم، اگر آن خواجه شد، این میر، چه باشد؟ تو بنده ره باش، که کار تو غلامیست قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108243