چراغ مرد معنی آشناییست بقدر آشنایی روشناییست بدرد عاشقی می سوز و می ساز نوای عاشقان در بی نواییست بجهد و سعی کس عاشق نگردد که عشق ایمان بود، ایمان عطاییست همه جمعیم، رندان، اندرین دیر فغان جان درویش از جداییست بنور عشق شاید رفتن این راه چه جای علم وزهد و پارساییست؟ مگو: عاشق غریبست و فقیرست که ملک عاشقان ملک خداییست بوصف پارسایی باش، قاسم که وصف پارسایی پادشاییست قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108269