عشق تو مرا از هر دو جهان ساخت مجرد ای عشق گرانمایه و ای دولت سرمد مردم ز غم عشق و نی یافتم آخر از دولت دیدار تو صد جان مجدد من رند خرابات مغانم،چه توان کرد؟ اینست مرا مذهب، اگر نیکم،اگر بد از عشق تو منعم نکند توبه و تقوی ویران شود از سنگ قضا قصر مشید در کوی تو پستیم، زهی منصب عالی! با روی تو مستیم، زهی عشق مؤبد از غمزه جادوی تو مستیم و فراغت از حادثه دایره چرخ مشعبد مطلق سخن اینست که :مرغ دل قاسم جز دام تو در دام کسی نیست مقید قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108290