حدم آن کس زند که بادم داد باده جام دل گشادم داد بهر دفع خمار و رنجوری جام در مبداء و معادم داد گفتمش : تایبم، ننوشم می حیله کردم ولیک بادم داد مستی و عاشقی و مستوری جودت عشق در نهادم داد چون مرا زاهد و مسلمان دید سجده سهو را بیادم داد جمله را داد هر چه لایق اوست سلطنت را به نوع آدم داد هر چه دادند جان قاسم را دولت عشق مستزادم داد قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108300