چند در مسجد و در صومعه غارت کردند سبب این بود که می خانه عمارت کردند باده گران شد و ذرات جهان مست شدند من ندانم که بساقی چه اشارت کردند؟ درد و صافی همه خوردن و بچرخ افتادند صورت حال به «احببت » عبارت کردند گوهر وصل تو جستند و کسی باز نیافت گر چه عمری بجهان روبتجارت کردند از می صافی رخشنده انارتها شد کاسه ای چند درین بزم انارت کردند هر گناهی که ز ماخسته دلان آمده بود جاودان از کرم یار کفارت کردند چه گنه کردم،ای دل،چه خطا افتادست؟ که از آن مستی و می رو بجهارت کردند در خرابات مغان زنده دلان چالاک هرکه هشیار ندیدند زیارت کردند قاسمی عاشق بیچاره بسودای تو ماند عاقلان میل بزرگی و صدارت کردند قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۰۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108370