ای عشق توام در دو جهان مقصد و مقصود در طور عدم گشتن من وصل تو موجود بنمود بعشاق جهان سکه مهرت سیماب سرشک مژه بر روی زر اندود سازم همه در مجلس غمهای تو چون چنگ سوزم همه بر آتش سودای تو چون عود اقفال زر اندود ز ابواب سعادت کس جز بمفاتیح هدایات تو نگشود آخر نظری کن بدل غمزده یکبار کاندر غم هجران تو یک باره بفرسود نی نی،چو ترا بر دل من هجر مرا دست با هجر تو دلشادم و با درد تو خشنود چون شد بتقاضای تو راضی دل قاسم سودش همه خسران شد و خسران همگی سود قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۰۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108377