در مجلس ما جز سخن یار مگویید با حضرت آن یار ز اغیار مگویید در قلزم توحید همه غرق فنایند از جوشش آن قلزم زخار مگویید در دار و مدارید، ندانم که چه دارید؟ اسرار خدا جز بسر دار مگویید در چرخ صفا، رقص کنان، مست خدایید از گردش این گنبد دوار مگویید گر رند خراباتی و قلاش طریقید از واقعه جبه و دستار مگویید این خانه عشقست و درو قصه پنهان هان! این سخن خانه ببازار مگویید از قاعده کعبه و بت خانه گذشتیم با ما سخن از خرقه و زنار مگویید سر گشته و آشفته و مستیم و معربد این بی ادبی ها بر آن یار مگویید قاسم، سخن عشق بهر جا که شنیدید اقرار بیارید و ز انکار مگویید قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۵۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108429