از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس از زاهدان حکایت تسبیح و شانه پرس اوراد جان ما همه مستی و عاشقیست از صوفیان حکایت ورد شبانه پرس از باده تو مست خرابیم و بیخودیم افسانه زمانه ز اهل زمانه پرس از دست رفته ایم و ز پا اوفتاده ایم از مرد کار قصه این کارخانه پرس با هر که خر بود سخن از پایگاه گوی مرغان عشق را صفت آشیانه پرس از دام و دانه فارغ و آزاد آمدیم مرغ حریص را سخن از دام و دانه پرس قاسم، بجاهلان سخن تازیان مگوی از جاعلان سخن بسر تازیانه پرس قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۹۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108466