بنادانان مگو سر حقایق که هر گوشی سخن را نیست لایق ولی گر فرصتی باشد توان گفت بگوش جان عذرا، سر وامق سخن از توبه و تقوی رها کن ز مستی گو بسرمستان عاشق دلی باید که اندر راه معنی ز صفوت دم زند چون صبح صادق اگر هشیار راهی نوش بادت وگر مستی مکن بحث علایق بجز عشقت درین ره کس ندیدم امین خاطر و یار موافق مگو با غافلان اسرار، قاسم خلایق را نداند غیر خالق قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۰۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108476