با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم با چشم تو ز خانه خمار فارغیم جامی بیار، ساقی و گردان کن از کرم کز جور دور گنبد دوار فارغیم ما را همین بسست که اندر طریق عشق بر یار عاشقیم و ز اغیار فارغیم ای جان من، اسیر مشو در طریق غم رقصی بکن که از غم و غمخوار فارغیم ما درد دوست را بدو عالم خریده ایم زانکار هر دو عالم و اقرار فارغیم در حق ما اگرچه بدی گوید آن رقیب اقرار می کنیم و ز انکار فارغیم با قاسمی بهودج اسرار می رویم در عشق او ز درس و ز تکرار فارغیم قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۷۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108545