ما سوز عشق را بدو عالم نمیدهیم ییک جرعه ای ز جام بصد جم نمیدهیم نامحرمان ز صحبت ما غافلند و ما این تحفه را بمردم محرم نمیدهیم با شوق یار خاطر ما خرمست و خوش ما سور عشق یار بماتم نمیدهیم افتادگان عشق فقیرند و سوگوار این جام را بمرد مکرم نمیدهیم رطلی که کرده ایم مهیا برای یار آن رطل را بعیسی مریم نمیدهیم زین جام جان نواز، ک صد حوض کوثر است یک کاسه را بکعبه و زمزم نمیدهیم قاسم ز نکتهای تو دارد میان جان این نکته را بشیخ معمم نمیدهیم قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108556