بفضل و رحمت و توفیق ذوالمن مرا هر ذره خورشیدیست روشن بغایت روشن و خوب و لطیفی ولیکن بی وفایی، گفت: «سن سن » من از بوی تو و خوی رقیبان گهی در گلشنم، گاهی بگلخن اسیر تست، اگر عقلست، اگر دین غلام تست، اگر جانست، اگر تن چه گویم شرح اوصاف کمالت؟ تویی هادی جان و مهدی تن مقرر کرده این عشق دل افروز برای هر یکی کاری معین کمال زاهدان زهدست و تقوی کمال عاشقان عشق مبرهن اگر خواهی کمال ذوق عرفان نهال جهل را از بیخ برکن اگر قاسم حجاب از راه برداشت تجلی آیدش از بام و برزن قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۹۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108561