ای ساقی دل و جان، ای نور چشم اعیان ما توبها شکستیم، جامی بیار پنهان ای آرزوی جانها، ای راحت روانها یک دم بیا و بنشین، جامی بده و بستان جامی دو سه بما ده، دل را ز غم رها ده ای چشم پرفریبت سر خیل ترکتازان زنهار! تانبازی منصوبه تصرف کین جاست غرقه در خون جان و دل عزیزان ای جان جان جانان، ای روح و راحت جان ما را ز خویش بستان، زان غمزه های فتان ما خوار و زار ماندیم، در انتظار ماندیم یا برقعی برافگن، یا زلف را برافشان قاسم چگونه گوید اوصاف حسن رویت؟ ماهیست در ثریا، لعلیست در بدخشان قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108569