نهفتن بعمری غم آشکاری فکندن بکشت امیدی شراری بپای نهالی که باری نیارد جفا دیدن از آب و گل، روزگاری ببزم فرومایگان ایستادن نشستن بدریوزه در رهگذاری ز بیم هژبران، پناهنده گشتن بگرگی سیه دل، بتاریک غاری ز سنگین دلی، خواهش لطف کردن سوی ناکسی، بردن از عجز کاری بجای گل آرزوئی و شوقی نشاندن بدل، نوک جانسوز خاری بدریا درافتادن و غوطه خوردن نه جستن پناهی، نه دیدن کناری زبون گشتن از درد و محروم ماندن بهر جا برون بودن از هر شماری شنیدن ز هر سفله، حرف درشتی ز مردم کشی، خواستن زینهاری بهی، پراکنده گشتن چو کاهی ز بادی، پریشان شدن چون غباری بسی خوشتر و نیک‌تر نزد دانا ز دمسازی یار ناسازگاری پروین اعتصامی : دیوان اشعار : مثنویات، تمثیلات و مقطعات : سختی و سختیها گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/10861