گر جان بهوای تو گرفتار نبودی جان و دل ما طالب دیدار نبودی گر زانکه بحق واقف اسرار شدی خلق منصور «اناالحق » گو بردار نبودی تکفیر نکردی سخن «اعظم شان » را گر مفتی ما بر سر انکار نبودی گر جانب عاشق نشدی میل حبیبان عشاق ترا گرمی بازار نبودی از نقش دو عالم نبدی حاصل و محصول گر زانکه دلی واقف اسرار نبودی گر زانکه پس پرده ندیدی رخ خود را خود را ز پس پرده خریدار نبودی گر دور و تسلسل ننمودی رخ و زلفت عشاق تو سرگشته چو پرگار نبودی گر عشق نبودی و غم عشق نبودی یک جان بجهان عارف و هشیار نبودی قاسم، اگر این جان نبدی آینه حق جان را بر او پایه و مقدار نبودی قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108684