روی دل را بسوی جان داری وین حکایت ز جهان نهان داری رو، مقلد مباش در ره عشق که عیان در پی عیان داری هله! ای روح، از هوا و هوس که ره شاه با نشان داری اندرین ره، که شیر مردانند روبهی گر تو فکر جان داری دل ز مستان راه بر نکنی اگر از باده سر گران داری سخن عقل ظاهری مشنو اگر از عشق ترجمان داری قاسمی، شادمان و خرم باش یاد ما در میان جان داری قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۲۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108691