اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی ز پیر راه بدان قصه شکرریزی تو پیر خانقهی، لیک غافلی از راه ز من مپرس: چه ارزم؟ همان که میورزی مجردان طریقت روان فدا کردند تو نام مرگ شنیدی چو بید میلرزی بعاقبت بدر مرگ بایدت رفتن اگر تو خسرو چینی و شاه پرویزی ببنده گفت فقیهی: هزار سال بمان جواب دادم و گفتم: هزار سال بزی تو پیشوای جهانی و این نمیدانی بزعم خویش تو شیخی و لیک دهلیزی بیا، بصحبت قاسم حدیث دوست شنو تو قدر گنج چه دانی؟ که حبه ای ارزی قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۲۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108699