صبح است مست باده دوشینه هوا چاک است از تبسم گل سینه هوا پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج بال تذرو دیده در آیینه هوا کبک پیاله دل به شکفتن نمی دهد گردیده می مصاحب دیرینه هوا شبنم به روی گل چو مرصع پیاله ای است از قطره قطره گوهر گنجینه هوا بشکست شیشه توبه ما تا به باغ اسیر خالی نشد دل پرش از کینه هوا اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109017