فیض نومیدی از امید مروت بیش است اجر ناکامی از اندازه حسرت بیش است جرم ناکرده ما را به سلامی بخشند گل این باغ ز دامان شفاعت بیش است شوخی می، سر رسوایی مستان دارد هر که را حوصله بیش است خجالت بیش است هر چه ننوشته ام از کوتهی مضمون پرس شکوه هجر ز طومار شکایت بیش است اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109107