سپیده‌دم، نسیمی روح پرور وزید و کرد گیتی را معنبر تو پنداری، ز فروردین و خرداد بباغ و راغ، بد پیغام آور برخسار و بتن، مشاطه کردار عروسان چمن را بست زیور گرفت از پای، بند سرو و شمشاد سترد از چهره، گرد بید و عرعر ز گوهر ریزی ابر بهاری بسیط خاک شد پر لؤلؤ تر مبارکباد گویان، در فکندند درختان را بتارگ، سبز چادر نماند اندر چمن یک شاخ، کانرا نپوشاندند رنگین حله در بر ز بس بشکفت گوناگون شکوفه هوا گردید مشکین و معطر بسی شد، بر فراز شاخساران زمرد، همسر یاقوت احمر بتن پوشید گل، استبرق سرخ بسر بنهاد نرگس، افسر زر بهاری لعبتان، آراسته چهر بکردار پریرویان کشمر چمن، با سوسن و ریحان منقش زمین، چون صحف انگلیون مصور در اوج آسمان، خورشید رخشان گهی پیدا و دیگر گه مضمر فلک، از پست رائیها مبرا جهان، ز الوده کاریها مطهر پروین اعتصامی : دیوان اشعار : مثنویات، تمثیلات و مقطعات : نوروز گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/10942