کو قاصدی که نامه به باد صبا برد تا گردم از قلمرو بال هما برد هرکس به روی ما در چاک قفس گشود پیش دلش تبسم گل التجا برد یکچند هم به رغم فلک بیوفا شویم شاید بدین وسیله کسی نام ما برد هر جا دچار می شود از کار می روم یک بار از غرور نپرسد خدا برد؟ هرکس به بزم عشق نیازی برد اسیر پروانه بیزبانی و بلبل نوا برد اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109425