آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان بی صرفه منه زاهد سر در سر بد مستان رندانه گذر کردم بر غفلت و آگاهی آن نسخه هشیاری این دفتر بد مستان زاهد به خدا بگذر از کرده ما بگذر پرواز جنون دارد بال و پر بد مستان آن بار ندامت را این بار ملامت را ناصح سگ هشیاران زاهد خر بد مستان اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۹۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109711