طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای صد ناوک بلا به دل ما شکسته ای می شوخ و سبزه دلکش و سنبل گرفته (رو) می خورده ای و زلف چلیپا شکسته ای بیباکی از تو شعله و چالاکی از تو سرد پامال جلوه های تو هر جا شکسته ای گلزار بی نیازی باغ توکل است خاری اگر به پای تمنا شکسته ای رعناتر از بهاری و زیباتر از نگار بازار سروها صف گلهای شکسته ای خوارش مبین اسیر که پرورده غم است گوهر ندیده همچو دل ما شکسته ای اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109755