گشته سودای غمش هم درد و هم درمان مرا می تراود آب خضر از آتش پنهان مرا ساخت اول حلقه زنجیرم از چشم غزال چون به صحرا برد سودای تو از زندان مرا زد فلک از اخترم بر سر گل سرگشتگی بسکه دید از گردش چشم تو سرگردان مرا اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۲۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109807