یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست
بیدرد را گمان که دلم در گداز نیست
چون عشق گرم شد نشناسد جوان و پیر
گل را به بزم شعله زخار امتیاز نیست
گر چشم عاشق است کزو به شکاف گور
بر روی دل دری که ز زخم تو باز نیست
اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۱۵۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/109939