حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذشت آتش رشک چو آب از سر پروانه گذشت شکوه کفر است از او گرنه بیان می کردم کاشنایی زمن امروز چو بیگانه گذشت تیره آن بزم که بی شمع رخ ساقی بود تلخ آن عمر که بی گردش پیمانه گذشت اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۱۶۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109951