می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد می سپارم جان نوازشهای یاران کم مباد میکشان را بر سر خاکم بساطی چیده اند در غبار من گل ابر بهاران کم مباد می روم از خود گلاب چاره ای در کار نیست از سر من سایه الفت شکاران کم مباد اسیر شهرستانی : دیوان اشعار : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۱۸۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/109970