زهی طغرای نام نامیت عنوان دیوانها نیابد زیب بی نام همایون تو عنوانها ز گلزارت گلی هر روز گردد زیب دامانی که افشانند از آن گل دیده ها گلها بدامانها ز یک نور است روشن هر طرف چاک گریبانی وز آن چاک گریبان چاکها بین بر گریبانها ندارد طاقت دیدار جانان چشم مهجوران از آن شد چشمهای ما حجاب دیده ی جانها ز درمان بی نیاز است آنکه آمد خسته ی عشقش که بیماران او را دردهای اوست درمانها شبستانهای قرب دوست را راهیست بس روشن که شد نور رسالت شمع راه آن شبستانها شه عرش آشیان یعنی محمد فخر انس و جان که آمد بر درش روح الامین از خیل دربانها مکن ز آلوده دامانی (سحاب) اندیشه تا داری هم از فیض سحاب لطف ایشان چشم احسانها سحاب اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/111953