ز شیخ ما چه شماری هزار فعل قبیح؟ همین بس است که شد منکر جمال صبیح مپرس حال دل و بنگر اشک خونینم که این کنایه به حالش بود به از تصریح چو بزم وصل می صاف نیست گرچه بود به وصف کوثر و جنت هزار فعل قبیح به عشق روی بتی بسته ایم زناری که غیرتش زده صد عقده در دل تسبیح (سحاب) سیم و زر آور به کف که می نخورند بتان فریب به نثر بلیغ و نظم فصیح سحاب اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112055