نگارینا تو را با ما اگر صلحست و گر جنگست نمی دانم دل سختت ز پولادست یا سنگست بیا کاندر غم هجران به جان آمد دل تنگم فضای عالمی بی تو، تو دانی بر دلم تنگست دل من لاله و نسرین گل و سرو چمن باری نخواهد در سرابستان اگر بویست وگر رنگست مرا از آتش عشقت ز دیده آب می بارم به خاک ره نشینم خوش ولیکن باد در چنگست تو را کی یاد ما آید که در خلوتگه وصلت نوای بلبل خوش خوان و عود و ناله ی چنگست دلا نشنو فریب آن دو چشم مست جادویش که سرتاسر نگار من همه افسون و نیرنگست میان خسرو و شیرین همه صلح و صفا باشد اگر فرهاد کوه افکن کنون با خسروش جنگست جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۸۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112630