عشق را پیر و جوان یکسان بود نزد او سود و زیان یکسان بود هم ز یکرنگی جهان عشق را نوبهار و مهرگان یکسان بود زیر او بالا و بالا هست زیر کش زمین و آسمان یکسان بود بارگاه عشق همچون دایره است صد او با آستان یکسان بود یار اگر سوزد وگر سازد رواست عاشقان را این و آن یکسان بود در طریق عاشقان خون ریختن با حیات جاودان یکسان بود سایه از کل دان که پیش آفتاب آشکارا و نهان یکسان بود کی بود دلدار چون دل ای فرید باز کی با آشیان یکسان بود عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۲۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11280