یار ما شبهای تاری بر تو همچون روز باد سال و ماه و هفته و روزت به از نوروز باد لشکر منصور رایات همایون تو گشت دایم از فتح و ظفر بر دشمنان فیروز باد جان بدخواهان جاهت ای دو دیده همچو شمع در سر بالین عیشت روز و شب در سوز باد دشمنانت همچو روباهند جاها در کمین شیر چرخ هفتمین پیش تو دست آموز باد تیغ قهر جان ستانت ای ز جان خوشتر مرا در دو چشم دشمنانت ناوک دلدوز باد چون به نخجیر سعادت میل فرمایی ز جان بس پلنگ سفله دوران تو را چون یوز باد شمع جمع خاطر محزون مایی راستی در شبستان وفا دایم جهان افروز باد جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۳۹۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112844