ای همچو عید روی تو عیدت خجسته باد خصمت به بند شدّت ایام بسته باد سلطان خاطرت به سر تخت مقبلی با دولت و نشاط همیشه نشسته باد باداتنت درست و دلت خوش ز روزگار چون زلف دلبران دل خصمت شکسته باد از تیر حادثات یمین و یسار دهر دایم درون خاطر بدخواه خسته باد در بوستان دولت تو ز آب زندگی سرو قدت به جوی مراد تو رسته باد از چشمه ی حیات سکندر نیافت بهر چون خضر دست و روی تو ز آن آب شسته باد ورد کسی که نیست دعای تو صبح و شام امّید زندگی ز جهانش گسسته باد جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112852