آن بنده که جز تو کس ندارد جز بندگیت هوس ندارد رنجور فراقت ای دلارام جز یک نفس از نفس ندارد در راه تو شاه باز عشقست اندیشه ز خرمگس ندارد آن بلبل دل که پای بندست چون بانگ در این قفس ندارد بیچاره کسی که غرق دریاست کاو راه ز پیش و پس ندارد فریاد غم دل جهان رس کاین بنده بجز تو کس ندارد مسکین دل من محیط عشقست واندیشه ز بار خس ندارد جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112890