ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان زانک ندیدست کس غیر جفا از جهان جان و جهان در غمت صرف شد و عاقبت جز غم عشقت نبود حاصل ما از جهان گر تو سر زلف خود باز کنی ای صنم بی سخنی برفتد مشک خطا از جهان در سر زلفت زنم دست امید از لحد تا به قیامت روم بی سر و پا از جهان مرده اگر بشنود بوی تو از باد صبح بار دگر بر کند شمع بقا از جهان روز جزا از بهشت غیرت رضوان شود گر ز تو بوسی برد باد صبا از جهان جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113579