دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن نشیمنیش خدا را به زلف شیدا کن طبیب گشت ملول از من ضعیف نحیف بیا و یک دمش از وصل خود مداوا کن دلم به دست جفا دادی و نبخشودی به عذرهای گذشته یکی مدارا کن در وصال ببستی ز روی ما ز چه روی چو حلقه سر به درت می زنیم در وا کن مدار نور دریغ از دلم چو آئینه بیا و رخ به رخ دلبر مه آسا کن شرابخانه امید دل خراب از غم ز دولت شب وصلت بیا و احیا کن بیا که دور ز رویت جهان نمی بینم به ماه روی خودم هر دو دیده بینا کن جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۵۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113597